کد مطلب:318404 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

گفتار پنجم
امام حسین علیه السلام، حماسه عاشورا

مقدمه



در راستای پی گیری فرضیه تحقیق مبنی بر ارائه تفسیر صحیحی از مقولات اندیشه سیاسی شیعه، حوزه علمیه قم توانست نقش رهبری انقلاب را برعهده بگیرد و براساس الگوی راهنما و به منظور تحقق شرایط چهارگانه بنیادین چرایی انقلاب از جمله تحریك روحیه انقلابی و رهبری و ساختارهای متشكل آن و با عنایت به كارهای ویژه آن، در فصل دوم به بررسی تفسیر جدید از مقولات اندیشه سیاسی شیعه پرداخته شد. در سیر منطقی این مقولات از اجتهاد، انتظار، تقیه، امر به معروف و نهی از منكر به بحث پیرامون قرائت جدید از قیام امام حسین علیه السلام رسیدیم.



با توجه به گستردگی هر كدام از آموزه هایی كه در این فصل مورد كندوكاو قرار می گیرند، می تواند عنوان مستقلی برای هر پژوهشی باشد. تجلی و ظهور مؤلفه هایی كه تاكنون در این بخش مطرح شد، خصوصاً نماد بارز و آشكار امر به معروف و نهی از منكر در بررسی نهضت امام حسین علیه السلام و واقعه كربلا و شهادت است، كه در این فصل از دیدگاه های مختلف تاریخی، فقهی و... قرائت جدیدی از آن كه توسط اندیشمندان و عالمان دینی صورت گرفت كه با آشنایی به مقتضیات زمان و مكان و با استفاده از مقوله اجتهاد كه به تعبیری موتور حركت و از عوامل كلیدی و اصلی پویایی و سرزنده بودن شیعه است، اندیشمندان و عالمان حوزه علمیه قم توانستند در پایان قرن چهاردهم قمری از ورای قرنها و سالهایی كه از واقعه كربلا كه دهم محرم سال 61ه .ق. رخ داده بود، قرائت جدیدی ارائه كنند كه در تحریك روحیه نارضایتی و گسترش نارضایتی مردم مؤثر باشد، و سرانجام مجموعه عناصر قدرت انقلابیون بر مجموعه عناصر رژیم پهلوی پیروز گردد.



اهمیت و هدف امام حسین علیه السلام



نهضت امام حسین علیه السلام فوق العاده با عظمت و مقدس بود؛ چون هدف آن فردی نبود، بلكه كلی، نوعی و انسانی و همراه با درك و بینش قوی بود؛ چرا كه در هنگام ترك مدینه می گوید: من ننگ می دانم اگر یزید خلافت اسلامی را به دست گیرد. اگر چنین شود، چه بر سر اسلام می آید! از سوی دیگر، بی مانند و بی بدیل بود؛ زیرا در شرایطی كه خفقان به طور كامل حكمفرما بود، سكوت و سكون را شكست و همچون برق در میان ظلمت درخشید.



حسین بن علی علیه السلام در كمال صراحت می گوید: دنیای ما را فساد گرفته است. امت جدم فاسد شده اند. برای اصلاح دین قیام كردم. من یك فرد اصلاح طلب هستم و هدفی جز امر به معروف و نهی از منكر ندارم.(1)



عاشورا و نظریه های مختلف



برای زنده نگاه داشتن شهادت امام حسین علیه السلام، تأكیدهای زیادی از معصومین علیهم السلام نقل شده است و بدین منظور میلیونها شیعه، میلیونها ساعت از وقت خود را صرف شنیدن وقایع مربوط به عاشورا نموده اند و میلیونها تومان در این راه خرج شده است و این حركت ادامه دارد.(2)



از عهد آل بویه در قرن چهارم، مراسم محرم رسمی شد و در قرن دوازدهم، صفویه تعزیه را به وجود آورد.



نظریه اول: كه با روضه خوانی، زنجیرزنی و دستجات سینه زنی همراه شد، علی رغم مخالفت عالمان دینی، كه این گونه اعمال را به خاطر جزم و جمودها و اعمال غیر دینی آن تخطئه می كردند، هدف اصلی این مراسمها این شد كه عزاداری به نحوی برگزار گردد كه هرچه بیشتر گریه خیز باشد.



نظریه دوم: با تمسك به بعضی از روایات به نقل از شیخ صدوق در كتاب «عیون اخبار الرضا» مبنی بر گریه موجب بخشش گناهان است، یا بخشش به سبب سوگواری كه از كتاب «محرق القلوب» اثر محمدمهدی نراقی فهمیده می شود.



نظریه سوم: بنابر نقل از كتاب «ریاض القدوس» تألیف صدرالدین واعظ قزوینی كه گریه نه فقط به حال عزاداران، بلكه به حال اهل بیت پیامبرعلیهم السلام هم مفید است. بنابراین، در این سه نظریه امام حسین علیه السلام شهید شد تا امت اسلام را از گناه تطهیر كند و سوگواری و گریه كردن هدف اصلی از یاد و نام امام حسین علیه السلام شد و در این راستا، كتابهای «مفتاح البكاء»، «طوفان البكا»، «محیط البكا»، «مثیر الاحزان» و «لهوف» و... تدوین شدند.(3) اشعاری هم كه در این مورد سروده می شد، اغلب در رثای مظلومیت و تشنگی و جان گدازی صحنه های مختلف وقایع عاشورا بود.



با گرایش روزافزون شیعه به شیوه تسلیم طلبانه تقیه و تن در دادن به نظام حاكم، اهداف و علل اصلی قیام به دست فراموشی سپرده شد و انواع تحریفهای معنوی و لفظی به منظور هرچه سوزناك تر برگزار شدن مجالس سوگواری و به عبارتی، برای برپا كردن شور و حال و گریاندن بیشتر در این مراسمها راه یافت؛ به گونه ای كه حكایت شده است: در دوران مرجعیت عامه آیت الله بروجردی، ایشان از برگزاركنندگان مراسمها و دستجات عزادار دعوت نمود و نسبت به بعضی از اعمال و شیوه ها تذكراتی بیان داشت؛ اما متأسفانه عده ای از گردانندگان مراسمهای عزاداری گفتند: ما دوازده ماه سال را در تمام امور از ایشان تقلید می كنیم، ولی دهه عاشورا را از معظم له تقلید نخواهیم نمود؛ بلكه از آنچه كه خودمان تشخیص می دهیم، پیروی خواهیم كرد!!!(4)



نظریه چهارم: تحریف معنوی دیگری كه در تفسیر حادثه كربلا رخ داد این است كه عده ای می گویند: نهضت امام حسین علیه السلام یك دستور خصوصی بود؛ یعنی قابل پیروی نیست! در صورتی كه امام حسین علیه السلام قیام خود را منطبق بر اصول كلی اسلام معرفی نمود. اگر در دنیا كسی پیدا شود كه نگذارد یك قطره از خون و شخصیتش هدر برود، حسین علیه السلام است. اگر ثروتهای دنیا را كه برای او مصرف می شود تا دامنه قیامت حساب كنیم، برای هر قطره خونش میلیاردها میلیارد تومان بشر پول خرج كرده است.(5)



نظریه پنجم: در قرائت جدیدی كه از قیام امام حسین علیه السلام و عاشورا و شهادت پدید آمد، ضمن تأیید روایتهای معصومین علیهم السلام مبنی بر بزرگداشت یاد و نام امام حسین علیه السلام و سوگواری و گریه برای مصایبی كه بر اهل بیت پیامبرصلی الله علیه وآله روز عاشورا در كربلا رخ داد، توجه به علل و انگیزه ها و اهداف امام حسین علیه السلام نیز مورد توجه قرار گرفت. نمونه آن، سخنرانیهای شهید مطهری در طی سالهای 1348 و 1350 است كه این سخنرانیها به همراه یادداشتهای شهید مطهری، تحت عنوان «حماسه حسینی» در سه جلد چاپ گردید و همچنین تمسك امام خمینی قدس سره در سخنرانیها و صدور اعلامیه ها برای نفی ظلم و محكوم كردن نظام سلطنتی و ولایت عهدی در این راستا می باشد. مجموعه بیانات امام خمینی قدس سره در كتاب «قیام عاشورا در كلام و پیام امام خمینی قدس سره» جمع آوری شده است كه در مقدمه آن از امام خمینی قدس سره نقل شده: «سلام بر حسین بن علی كه با یاران معدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت به پاخاست و از ناچیز بودن عدّه و عُدّه، به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و كربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد «هیهات منّا الذلّه»اش را به گوش حق طلبان رساند».(6)



از نظر امام خمینی قدس سره روایاتی كه در خصوص ثواب برای گریه و تباكی وعزاداری نقل شده است، علاوه بر آن امور عبادی و روحانیش، یك مسئله مهم سیاسی در كار بوده است كه اقلیت شیعه به وسیله آن در مقابل قدرتهای بزرگ سازمان دهی شوند.(7)



امام خمینی قدس سره در ذیل عبارت معروف «كُلُّ یَومٍ ِ عاشورا وَ كُلُّ اَرضٍ كَربَلاء» جملاتی به این مضمون دارد كه آنانی كه خیال می كنند هر روز باید گریه كرد، اشتباه می فهمند. به بیان دیگر، هر روز و در هر جا باید همان نهضت ادامه یابد. همه روز باید ملت ما این معنا را داشته باشند كه امروز عاشوراست و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا هم كربلاست و باید نقش كربلا را ما پیاده كنیم.(8)



سلطنت و ولایت عهدی همان طرز حكومت شوم و باطلی است كه حضرت سیدالشهداءعلیه السلام برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود و شهید شد.(9)شهادت حضرت سیدالشهداءعلیه السلام مكتب را زنده كرد. خودش شهید، مكتب اسلام زنده شد.(10)



با عمل خودش اسلام را بیمه كرد، مذهب را بیمه كرد.(11) اسلام را تا حالایی كه شما می بینید، سیدالشهداءعلیه السلام زنده نگه داشته است.(12) عاشورا را زنده نگه دارید كه با نگه داشتن عاشورا كشور شما آسیب نخواهد دید.(13)



امام خمینی قدس سره توجه به ایام محرم و صفر و برگزاری مراسمهای عزاداری و استفاده از این فرصتها برای ترویج اسلام و بیان مسایل روز و روضه خوانی، از مجالس سوگواری به عنوان شعائر سیاسی یاد می كند و از مردم می خواهد كه در عاشورا، مراسم تعزیه و دستجات سینه زنی و نوحه خوانی به همان قوت خودش باقی باشد و در نوحه ها و اشعار مرثیه، به طور كوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصری یادآوری شود.(14)



براساس این تفسیر از عاشورا، امام خمینی قدس سره در سال 42 از روحانیان و مبلغان می خواهد كه در ماه محرم جنایات شاه، اسرائیل و آمریكا را برای مردم بازگوكنند* و سخنرانی ایشان نیز در عصر عاشورای سال 42 در مدرسه فیضیه بسیار تأثیرگذار بود.** و با اوج گرفتن انقلاب و با الهام از فداكاریهای سالار شهیدان، كه با شعارهای كوبنده «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»، مراسم عاشورای سال 57 كاملاً رنگ و بوی مبارزه با رژیم پهلوی را داشت و سخنرانان، اعمال شاه را با یزید مقایسه می نمودند.



حضور گسترده مردم با روحیه ظلم ستیزی در عاشورای 57، مصادف با 20 آذر بود. در آن روز محمدرضا شاه و ازهاری نخست وزیر دولت نظامی با هلیكوپتر تمام سطح شهر را بازدید كردند. محمدرضا خطاب به ازهاری گفت: «همه خیابانها مملو از جمعیت است. پس موافقین من كجا هستند»؟ و ازهاری پاسخ داد: «در خانه هایشان». آخرین امید شاه به یأس بدل شد و گفت: «پس فایده ماندن من در این مملكت چیست»؟ و ازهاری پاسخ داد: «این بسته به نظر خودتان است»!(15) و با این قرائت جدید از مقوله عاشوراست كه امام خمینی قدس سره فرمود: «انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است».(16)



عاشورا از دیدگاه فقیهان



1. علامه حلی: حركت امام حسین علیه السلام یك اقدام كاملاً اختیاری بود كه شرعاً الزامی به انجام آن نداشت و صلح نیز روا بود.



2. شهید ثانی: اكتفا به بازگویی دیدگاه علامه حلی نموده كه می تواند به عنوان پذیرش آن نظریه تلقی گردد.



3. محقق ثانی:وضعیت دوره امام علیه السلام متفاوت با گذشته بود و مصلحت سازش با یزید مورد تردید است؛ لذا در مقابله با كسی چون یزید، لزوم جهاد حتی با علم به شهادت، امری منطقی است. علاوه بر اینكه امام علیه السلام راهی جز این نداشت.



4. صاحب ریاض: مصلحت، تنها در عدم سازش با یزید بود و شهادت حضرت علیه السلام موجب احیای دین و ضعف دشمن گردید. علم به شهادت مانع انجام این وظیفه نیست.



5. صاحب جواهر: حركت امام علیه السلام از اسرار الهی است كه دست یابی به كُنه و عمق آن ممكن نیست و امام علیه السلام نیز چاره ای جز این نداشت. و با اینكه ثمرات عمده ای را در پی داشت، اما تكلیف ویژه امام علیه السلام بوده است و دیگران باید براساس موازین كلی و ادله دیگر عمل كنند و مفاد آن ادله نسبت به شرایطی كه امام علیه السلام داشت، لزوم سازش و مهادنه است و علاقه به شهادت نمی تواند شرایط را عوض كند.



فقه عاشورایی امام خمینی قدس سره



آنچه ایشان، بر آن تأكید ورزید و در عمل خویش نیز به وضوح نشان داد، بسیار فراتر و متفاوت با تحلیلهای فقهای قبلی است. عناصر مهم ساختار تحلیلی فقهی - اجتماعی امام علیه السلام عبارت اند از:



1. حركت امام علیه السلام یك حركت كاملاً سیاسی و حساب شده در جهت برپایی حكومت اسلامی و به عنوان ادای تكلیف بود.



2. آگاهی امام علیه السلام به شهادت، مانع این حركت نبود.



3. مصالح عالیه و پراهمیت اسلام در هیچ شرایطی نادیده گرفته نمی شود و عسر و حرج و ضرر موجب رفع تكلیف نمی گردد. خسارت و ضرر جانی را نیز باید برای چنین اموری پذیرفت و این یك تكلیف شرعی است.



4. این قیام و اقدام امام علیه السلام كاملاً قابل تأسی و به عنوان یك الگو، برای همیشه و برای همه مسلمانان است.(17)



قیام امام حسین علیه السلام از دیدگاه اهل تسنن



در پایان فصل اول عوامل مؤثر روی آوری عالمان مذهبی در گفتمان مبارزه عملی برای تحقق حكومت اسلامی مطرح شدند؛ از جمله: نقش جنبش اصلاح دینی در جهان اسلام، كه در پایان این فصل به تغییر دیدگاه های اندیشمندان اهل سنت نسبت به قیام امام حسین علیه السلام به اختصار مطرح می گردد.



نویسندگان معاصر اهل تسنن، مانند: محمد كامل البنا و عبدالرحمن شرقاوی با تخطئه دفاعیه ابن عربی درباره یزید كه او را شخصی واجب الاحترام قلمداد می كند، اتفاق نظر دارند. اینان همچنین در ارزیابی ابن خلدون نسبت به قیام امام حسین علیه السلام چون و چرا می كنند و اظهار می دارند كه این مسئله نباید از نظرگاه مصلحت اندیشانه و با دلیل فایده جویانه سنجیده شود؛ چه در این صورت، جان و جوهر اصلی آن از دست خواهد رفت. بنابراین، بعضی از نویسندگان معاصر سنی، امام حسین علیه السلام را به دلایل اخلاقی، و بعضی دیگر به دلایل سیاسی می ستایند.(18)

1. مرتضي مطهري، حماسه حسيني، ج 1، تهران: انتشارات صدرا، 1375، صص 76-70.

2. همان، ص 17.

3. حميد عنايت، انديشه سياسي در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، تهران: خوارزمي، 1372، صص 313-309.

4. رسول جعفريان، برگ هايي از تاريخ حوزه علميه قم، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1381، ص 71.

5. مرتضي مطهري، حماسه حسيني، پيشين، صص 79-76.

6. امام خميني قدس سره، قيام عاشورا، چاپ دوم، تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(1)، 1373، ص مقدمه.

7. همان، صص 69-68.

8. همان، صص 59-58.

9. همان، ص 31.

10. همان، ص 50.

11. همان، ص 51.

12. همان، ص 5.

13. همان، ص 83.

14. همان، ص 89.

* - ر.ك. به ضمايم.

* - ر.ك. به ضمايم.

15. حسين فردوست، پيشين، صص 590-589.

16. امام خميني قدس سره، صحيفه نور، ج 18، پيشين، ص 12.

17. مجموعه مقالات كنگره بين المللي امام خميني قدس سره و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني قدس سره، 1375، صص 17-15.

18. حميد عنايت، پيشين، ص 324.